loading...
٠• تفريح و سرگرمي در آلاچيق 4 •٠
آخرین ارسال های انجمن
Majid بازدید : 333 چهارشنبه 07 اسفند 1392 نظرات (0)
باتوجه به نیاز جامعه وبلاگ نویس به افزایش بازدید وبلاگ

بر آن شدیم مراحل افزایش بازدید کننده ویژه وبلاگ های فارسی را مرحله به مرحله از ابتدا تا پربازدید شدن وبلاگ آموزش دهیم .

اولین قدم برای شروع همیشه یک ایده و موضوع خوب برای شروع بوده و خواهد بود ، بلافاصله بعد از ایده پردازی نیاز به انتخاب یک اسم برای وبلاگ داریم .

انتخاب اسم یکی از مراحل مشکل اما بسیار مهم است ، اسم انتخابی بهتر است تا حد امکان با موضوع و ایده شما ارتباط داشته باشد .

تا حد امکان کوتاه و بدون کاراکتر های اضافی نظیر علامت منها - ، اعداد و غیره باشد .

بعد از انتخاب اسم مناسب وبلاگ را در یکی از سرویس دهنده های ارائه دهنده وبلاگ ثبت کنید .

در انتخاب سرویس دهنده دقت کنید ، بهتر است از سرویس دهنده های قدیمی استفاده کنید که وبلاگتان دچار قطعی نشود یا بعد از مدتی مطالب از بین نرود .

بلاگفا ، پرشین بلاگ ، میهن بلاگ و بلاگ اسکای میتواند گزینه های بهتری نسبت به سرویس دهنده های دیگر باشد .

در وبلاگی که ایجاد کردید فعلا فقط یک مطلب درج کنید و سعی کنید بعد از ثبت وبلاگ از بروزرسانی های مکرر خودداری کنید تا وبلاگتان را در گوگل ثبت کنید .

بعد از ثبت وبلاگ در موتورهای جستوجو اقدام به بروز رسانی کنید که برای این بخش هم آموزش هایی هست که در ادامه عرض می کنم.


Majid بازدید : 271 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)

تصاویری منسوب به قبور پیامبران ( علیهم السلام ) و شخصیت های صدر اسلام، از جمله:

 

حضرت آدم ، حوا ، ابراهیم ، یوشع ، هابیل ، لوط ، دادد ، موسی ، هارون ، شعیب ، صالح ،

 

زکریا ، یحیی ، آمنه ، حلیمه ، ابوطالب ،خدیجه و بلال .

 

گزارش  تصویری از قبر پیامبران و شخصیت های صدر اسلام

حضرت ابراهیم خلیل الله

Majid بازدید : 251 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)


آیا خانمها صورت‌های مردانه را دوست دارند؟



چه چیز باعث می‌شود بگوییم صورتی زیبا است؟ چه چیز باعث می‌شود همه دوست داشته باشند با کسانی باشند که چهره‌های زیبا دارند؟ در سال‌های اخیر، دانشمندان به تئوری تکامل برگشته‌ اند تا کمکمان کنند درک کنیم چرا بعضی چهره‌ ها به نظر جذاب‌تر از بقیه می‌رسند.

براساس رویکرد تکامل، جذابیت افراد مستقیماً با ارزش آنها بعنوان همسر مرتبط است. یک همسر با ارزش کسی است که قدرت باروری شما را به بهترین نحو تقویت کند. وقتی به گذشته تکاملی نژاد انسان برگردیم، کسی که نشانه ‌های ارزش یک همسر احتمالی را متوجه شده باشد و عمداً یک همسر باارزش انتخاب کرده باشد، بچه‌های بیشتری از او تولید می‌کند. این بچه‌ها هم ژن‌های زیبایی و جذابی را به ارث می‌برند.


Majid بازدید : 276 جمعه 02 اسفند 1392 نظرات (0)
مجله سپیده دانایی: حتی در میان با اعتماد به نفس ترین افراد نیز کسانی هستند که گاهی از لرزیدن دست رنج می برند و در مواجهه با افراد غریبه به لکنت زبان می افتند و صدایشان می لرزد. سوال بسیاری از افراد این است که چگونه در مکالمات با غریبه ها با اعتماد به نفس باشیم و چگونه به مقابله با اضطراب آشنایی برویم. واین الیز، روانشناس آمریکایی در جدیدترین شماره مجله Psychology Today درصدد است که به ما نشان دهد چگونه باید از پس اضطراب ناشی از آشنایی برآمد.

اضطراب آشنایی عبارت است از ترس از نزدیک شدن و آشنا شدن با فرد ناشناسی که شما او را در جمع فرد جذابی دریافتید. اگر شما از اضطراب آشنایی بالینی رنج می برید، بروید و یک درمانگری که بتواند داروهای مناسبی برای شما تجویز کند یا اینکه شما را به قبل از 1984 برگرداند، پیدا کنید. من نمی توانم کمکی بکنم. من بیشتر مکانیک تعاملات انسان ها هستم.

خوشبختانه مثل نرم افزارهای مورد نیاز فایرفاکس هستم که همه مردم به آن نیاز دارند چرا که بیشتر مردم از یک اضطراب آشنایی غیربالینی رنج می برند. یک نوع مشکل رایج که موجب دلسردی ما می شود و مانع از این که به فرد مورد علاقه مان نزدیک شویم و باب آشنایی باز شود. اکثر ما به طور عادی می توانیم زندگی هر روزه خود را به خوبی اداره کنیم اما باز اگر کسی را در جمعی ببینیم و بخواهیم به او نزدیک شویم، دچار همان اضطراب می شویم. باز خشک می شویم و در وضعیتی گیر می کنیم که من به آن «رفتار مرد یخ زده» یا «رفتار دختر یخ زده» می گویم.

این مشکل ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. شاید این وضعیت حتی برای خود شما هم که مشغول خواندن این مقاله هستید، رخ بدهد. آن دختر را می بینی؟ معطل چی هستی؟ برو با او صحبت کن. نگاه کن منظورم چی است؟ چندین سال پیش گزارگری با من مصاحبه می کرد، یک گزارشگر تلویزیونی خوش تیپ که برای یک برنامه تلویزیونی کار می کرد. او می خواست درباره آشنایی با غریبه ها بیشتر بداند و من در این مورد چه چیزهایی یاد می دهم.



بعد از بیان سوالاتش از من چند سوال پرسید: «مشکل این افراد بازنده که شما به آنها درس می دهید، چیست؟»، «آنها از چه چیز در صحبت با غریبه ها می ترسند؟» میکروفون را گرفتم و به زنی شاد که مشغول خوردن ناهار بود، اشاره کردم و گفتم: «به آن زن خوشحال نگاه کن. برو با او حرف بزن و سعی کن با او صمیمی شوی. البته بدون دوربین و میکروفن.»

شما احتمالا حدس می زنید که او نتوانست این کار را انجام دهد. او منجمد شده بود. زن های بسیاری در سراسر دنیا شبیه این زن هستند. آنها بازنده نیستند. مردمی عادی و موفق اند که در هنگام آشنایی با فردی غریبه، اضطراب به سراغشان می آید. آنها همیشه از رد شدن و ناشناخته ماندن در هراس هستند. اگر از یک نفر در خیابان بپرسید با ترس نزدیک شدن به یک فرد غریبه در یک میهمانی چگونه باید کنار آمد، می بینیم سخنرانی درباب اینکه چقدر آسان می شود با افراد غریبه آشنا شد و با آنها معاشرت کرد، برای شما ایراد می کند.

متاسفانه برخی از افراد برای صمیمی شدن با دیگران از الکل استفاده می کنند. شاید این روش برای آنها کارآمد بوده است اما من فکر می کنم مصرف الکل کار عاقلانه و واقع گرایانه ای نیست و همانند اکثر علاج های رایج برای رفتار یخ زده افراد مناسب نیست. شاید اگر مردم اتکا به الکل را متوقف کنند، صنعت الکل سازی در جهان 95 درصد نفع تجاری خود را از دست بدهد. باشد؛ اینها ارزیابی های شخصی من است اما مهم این است که شما نکته من را گرفته باشید.

شاید شما از روش ان.ال.پی چیزی شنیده باشید. رویکرد ارتباطاتی مبتنی بر برنامه ریزی زبانی/ عصبی که در واقع نوعی شبه علم است. افراد در این رویکرد فقط حقه زدن به ذهن خود برای نترسیدن از حرف زدن با افراد غریبه را یاد می گیرند. آنها از فلش کارتهای خرگوش کوچولو ومدل های پایه دار استفاده می کنند. فالگیرها نیز مدعی اند برای مقابله با اضطراب آشنایی، راهکارهایی دارند. آنچه این دو گروه نمی دانند این است که مشکل این افراد اضطراب نیست، مشکل نبود عمل است.

بنابراین اگر شما تجربه چنین اضطرابی را دارید، دنبال راه حل جادویی برای کاهش ترستان نباشید. به جای این کارها می توانید اضطرابتان را قورت دهید و در هر کجا که فرصت دست داد با غریبه ها حرف بزنید. می دانم که شما وقتی غریبه ها را نگاه می کنید، می ترسید ولی باید به هر ترتیب ممکن به آنها نزدیک شوید.شاید با طرد آنها مواجه شوید اما شما باید در ذهن تان فقط پیروزی را ترسیم کنید.

بعد از یک ماه که اینگونه رفتار کردید از شما می خواهم که رفتار مقابله با ترس را ادامه دهید. این ایده من است که بدن انسان نیاز به ترس دارد. یک آدم سالم ذره ای ترس را در تمام زندگی اش نیاز دارد. بدون ترس شما نمی توانید با خودتان چالش کنید و بزرگ شوید. من تجویز می کنم 2 دقیقه ترس مطلق برای هر روز لازم است.

می خواهم عادت مواجهه با ترس را در درونتان گسترش بدهم. اگر از تاریکی می ترسید چند روز یک بار اتاق تان را تاریک کنید و چند دقیقه ای آنجا بنشینید. همه افراد باید یک مراسم برخورد با ترس برای خود ترتیب بدهند و هر روز آن را تکرار کنند. در جریان زندگی روزمره تان به دنبال افرادی باشید که از برقراری و ارتباط با آنها ترس دارید. برایتان مثالی می زنم. یک روز بهاری در پارک مرکزی نیویورک پیاده راه می رفتم. هوا آفتابی بود و مردم مشغول بازی و خنده بودند. در مسی رخودمبه دو پیرمردی برخوردم که با هم مشغول صحبت بودند. موزیک آرامی را هم گوش می کردند.

بدون اینکه اصلا بفهم آنها چرا تمایل دارند با من حرف بزنند، سر صحبت را باز کردم. اول فکر کردم شاید بخواهند درباره آب و هوا حرف بزنند. شاید می خواستند شیرینی که در دستشان بود تعارف کنند. چه کسی می داند که در ذهن آن دو پیرمرد چه می گذشت. نمی خواستم با صحبت درباره ژورنال انجمن روانشناسی آمریکا که در دستم بود، صحبتم را با آنها شروع کنم.

اما سهل انگارانه این کار را کردم، بدون اینکه راه عاقلانه تری پیدا کنم. وقتی بی حوصلگی شان را دیدم وجدانم به من لگد زد. این کار من بهدلیل ترس آشنایی بود. به خودم قول دادم که دیگر هیچ ترس اجتماعی نداشته باشم. باید همراه آن پیرمردها در پارک شروع به راه رفتن می کردم.

امروز این ترس به راحتی می توانست به حباب یخ زده رفتار من تبدیل شود. آنها بعد از تغییر رویکرد من در صحبت هایم با من همراه شدند و خندیدند. این کار درست بود که برای لحظاتی با آنها گپ زدم. آنها را آدم های جالبی دیدم. برای اجرای نمایشنامه ای آماده می شدند. شاید به نظر شما هم اتفاقی که برایم افتاد مسخره بیاید. من مرد بزرگسالی هستم که تعاملات اجتماعی برای زندگی را برای صدها نفر از مردم و به عنوان کاری معمولی تدریس می کنم اما هنوز اضطراب آشنایی دارم. همه ما می توانیم اضطراب آشنایی را تجربه کنیم اما همیشه فکر نکنید که این اضطراب باعث می شود که در آشنایی با غریبه ها خرابکاری کنید. فقط مهم است دست به عمل بزنید و از روی اضطرابتان رد شوید.
Majid بازدید : 312 جمعه 02 اسفند 1392 نظرات (1)


- زنهایی که به دنبال برابری با مردها هستند آرزوی بسیار کوچکی دارند " تیموتی لیری"
 
- زن بدون مرد مثل یک ماهی بدون دوچرخه است! "گلوریا استاینم"

- شما همیشه می‌توانید برای سالگرد ازدواج ، شوهرتان را غافلگیر کنید. فقط کافی است یادش بیاورید که آن روز سالگرد ازدواج شماست !! "ال شلاک"

- شوهرم گفت به فضای بیشتری احتیاج دارد، من هم او رابه بیرون خانه فرستادم و در را پشت سرش قفل کردم! "رز آنی"

- پرسش: وقتی شوهرت با عصبانیت از خانه بیرون می‌رود چه کار می‌کنی؟

پاسخ: در را پشت سرش می‌بندم! "آنجلا مارتین"

- مردها با یک بیماری وراثتی متولد میشوند. روانشناسان در تعریف این بیماری میگویند: ترس از اینکه اگر به زنی وابسته شوی، مرد مجردی در جای دیگری ممکن است از زندگی بیشتر از تو لذت ببرد! "دیو باری"

- مردها از صفت " جوان " برای زنهای زیر 18 سال و مردهای زیر 80 سال استفاده می‌کنند!! "نانسی لین دزموند"

- اگر زنی رنگ شاد بپوشد رژ لب بزند و کلاه عجیب و غریبی سرش بگذارد، شوهرش با اکراه او را با خودش به کوچه و خیابان میبرد ولی اگر کلاه کوچکی بر سرش بگذارد و کت و دامن خیاط دوز تن کند شوهرش با کمال میل او را بیرون می‌برد و تمام مدت به زنی که لباس رنگ شاد پوشیده و کلاه عجیب و غریب سرش گذاشته و رژ لب زده است خیره می‌شود!! "بالتیمور بیکن"

- فکر می‌کنید قبل از اینکه یک مرد اعتراف کند که گم شده است چند راه دیگر را باید بالا و پایین برود؟! "نویسنده ناشناس"

- تنها 99 درصد مردها هستند که باعث بدنامی 1 درصد باقی مانده می شوند! "نویسنده ناشناس"

- ما نقاط مشترک زیادی با هم داشتیم ، من عاشق او بودم و او هم عاشق خودش بود !!! " شلی وینترز"

- حرفی نیست که زنها کودن هستند، ولی آنها برای این، این طور آفریده شده اند که بتوانند با مردها برابری کنند!!! "جرج الیوت"

- شما خیلی مردهای باهوش را می‌شناسید که با زن‌های کودن ازدواج کرده اند، ولی هرگز زن باهوشی را پیدا نمی‌کنید که با مرد کودنی ازدواج کرده باشد! "اریکا جانگ"

- مردها دارای قوه بینایی هستند ولی زنها از بینش برخوردارند. "ویکتور هوگو"

- وقتی شما نشسته‌اید مردها و بچه‌ها فکر می‌کنند حتما منتظرید تا کسی کاری به شما بدهد تا برایش انجام بدهید!! "سرنا گری"

Majid بازدید : 273 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (0)

داستان از این با حال تر خوندین؟؟؟؟؟؟؟؟



کار از کار گذشته بود

سمیه وسط کلاس مدنی ۳ بدون اختیار گوزیده بود


از اول کلاس تو دلش بادی جمع شده بود و نمی دونست چطور باید خالیش کنه

اما حالا خالی شده بود

عده ای تو بهت مطلق بودن و عده ای از خنده، روی زمین کلاس ولو شده بودن

سمیه با صورتی که مثل لبو شده بود، ناخن هاش رو به دسته چوبی صندلی

 فشار می داد

دلش می خواست زمین دهن باز کنه و درسته ببلعتش

استاد نمی دونست چی بگه. از طرفی می خواست توضیح بده که این یه امر طبیعی

 هستش و ممکنه برای هر کسی پیش بیاد و از طرفی تصور می کرد شاید با زدن این

حرف سمیه بیشتر کوچیک بشه

 کلاس تقریباً داشت ساکت می شد که یکی از پسر ها با زیرکی خاصی گفت:انصافاً

ناز نفست

کلاس دوباره منفجر شد

اینبار همه می خندیدن

استاد از کلاس بیرون رفت ؛ نمی تونست فضای اون کلاس رو تحمل کنه

سمیه بغضش ترکید و سرشو گذاشت روی دسته صندلی و شروع کرد گریه کردن

توان بیرون رفتن از کلاس رو هم نداشت

حتا دوستای صمیمی سمیه هم نمی تونستن بهش دلداری بدن چون اونها هم

 کنترل خودشون رو از دست داده بودن و می خندیدن

آخه صدای گوز سمیه صدای بدی داشت؛ هم بلند بود و هم صدای اعتراض داشت ...!!!

ناگهان صدای عرفان همه رو ساکت کرد

عرفان از جاش بلند شد

از همه بچه ها خواست که با دقت بهش نگاه کنن

حتا سمیه هم سرش رو بلند کرد و به عرفان خیره شد

عرفان دستهاش رو به صندلی فشار داد و شروع کرد زور زدن

دندونای بالاش رو به لب پایین فشار می داد

چند لحظه ای نگذشت که عرفان با صدای بلند گوزید و بعد رفت جلوی تخته و شروع

 کرد بندری رقصیدن

حالا همه چیز عوض شده بود

کسی دیگه به سمیه نمی خندید

همه بچه های کلاس به عرفان می خندیدند

سمیه هم همراه بچه ها می خندید، اما نه به اداهای عرفان

دلیل خنده سمیه این بود که آغاز عاشق شدنش با یه گوز بوده ... فقط با یه گوز


Majid بازدید : 238 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (0)
گوگل: من صاحب همه چیم

ویکی پدیا : من همه چیو میدونم
فیس بوک : من همه رو میشناسم

اینترنت : من نباشم، شماها هیچی نیستید

.

.

برق : زر اضافه نزنید !

Majid بازدید : 268 پنجشنبه 24 بهمن 1392 نظرات (0)
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺗﻮ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻓﺮﻭﺷﯽ ,
ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﻠﻨﮓ ﺻﻮﺭﺗﯿﺘﻮﻥ
ﺭﻧﮕﺒﻨﺪﯼ ﺩﺍﺭﻩ؟
.
.
.
.
.
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﺷﺪﻣﺎ !!ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ؟؟ ﺩﺍﻏﻮﻥ

تعداد صفحات : 14

درباره ما
عکس _ترول_ بازي و نرم افزار موبايل _ كلیپ _ sms _ آموزش _ مطالب زیبا و خواندنی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    چند سالي داري.... ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 430
  • کل نظرات : 61
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 24
  • آی پی امروز : 117
  • آی پی دیروز : 53
  • بازدید امروز : 141
  • باردید دیروز : 110
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 394
  • بازدید ماه : 394
  • بازدید سال : 18,553
  • بازدید کلی : 329,546