اگر میخواهی با من ازدواج کنی، این چیزها را باید انجام دهی:
باید یادبگیری چطوری سوپ مرغ عالی درست کنی
باید جورابهایم را وصلِه کنی
باید نازم را بِکشی
باید خوب یاد بگیری چطوری پُشتم را بِخارانی
باید کفشهایم را برق بیاندازی
وقتی من استراحت می کنم حیاط را جارو کنی
وقتی برف و تگرگ می آید جلو در را پارو کنی
وقتی حرف می زنم ساکت باشی
وقتی ...
هِی،
هِی ... کجا داری میری؟